کسب درآمد اینترنتی ، استخدام

کسب و کار اینترنتی ، کار و استخدام ، کسب درآمد خانگی

کسب درآمد اینترنتی ، استخدام

کسب و کار اینترنتی ، کار و استخدام ، کسب درآمد خانگی

رمز موفقیت در نوآوری و کسب و کار

رمز موفقیت در نوآوری و کسب و کار

انگیزه و اشتیاق درونی چگونه رمز موفقیت در نوآوری  و کسب و کار است ؟ اهمیت کشش درونی کارکنان به نوآوری در چیست ؟ چرا مهم ترین عامل نوآوری را در تمایل و کشش درونی کارکنان به نوآوری می دانند ؟ انگیزه و عشق برای نوآوری و بهبود از کجا ریشه می‌گیرد و چگونه می‌توان آن را در کارکنان ایجاد کرد؟ شرکت ها برای ایجاد انگیزه به نوآوری در کارکنان چه اقداماتی باید انجام دهند ؟

انگیزه و اشتیاق درونی ؛ رمز موفقیت در نوآوری و کسب و کار

در نگاه برخی از مدیران ایرانی، می‌تواند نوآوری را به‌صورت دستوری در سازمان پیاده‌سازی کرد. در این نوع نگاه، اگر مدیران ارشد شرکت بر آن شدند که نوآوری را در شرکت خود ساری و جاری کنند و منابع لازم را هم به آن اختصاص دادند، گام‌های اصلی به سوی ساخت بنگاهی نوآور برداشته شده است. به پندار آنها، وقتی دستور مدیر ارشد صادر و منابع لازم هم تخصیص داده شد، کارکنان شرکت‌ به سرعت سر خط آمده و نوآوری را در دستور کار خود قرار می‌دهند.

اما تجربه ثابت کرده که در عمل چنین نمی‌شود. کارکنان شرکت بر انجام کارهای قبلی و حفظ فرآیندهای پیشین اصرار می‌کنند و از هر فرصتی برای حفظ وضع پیشین یا بازگشت به آن استفاده می‌کنند. به عبارت دیگر، با وجود تصمیم مدیریتی، فعالیت‌های نوآورانه قوت نمی‌گیرند تا جایی که گاهی مدیریت هم قید نوآوری را می‌زند و همه چیز به همان روال‌های پیشین بازمی‌گردد.

مدیرانی که نوآوری را امری شغلی و سازمانی می‌دانند که می‌توان آن را به‌صورت دستوری در سازمان اجرا کرد، مفهومی مهم به نام کشش درونی همکاران شرکت به آفرینندگی را نادیده می‌گیرند.

برای درک اهمیت کشش درونی کارکنان به نوآوری، شرکتی را تصور کنید که کارکنان آن به قول حضرت مولانا، «عشقی و دردی و خارخاری و تقاضایی» برای نوآوری داشته باشند. کارکنانی که از درون برای آفرینش اشتیاق دارند و نمی‌توان آنها را در دام انجام کارهای تکراری به روش‌های سنتی و قدیمی نگه‌داشت. کسانی که از هر روزنه‌ای برای بهبود روش انجام کارها یا خروجی کارهای‌شان بهره می‌گیرند و از این بهبودها به شدت لذت می‌برند. البته شاید در نهایت منجر به موفقیت در کسب درآمد برای شرکت و یا خودشان باشد ولی از خطر  کردن لذت می برند.

کسانی که برای بهتر شدن، ریسک می‌کنند و از دایره امن شغلی خود خارج می‌شوند. نوآوری در چنین شرکتی تنها یک امر سازمانی نیست که درگرو دستور مدیر ارشد باشد، بلکه نوعی سبک زندگی و فرهنگ سازمانی است. حتما می‌پذیرید که نوآوری در چنین شرکتی می‌تواند به مراتب موفق‌تر و پایدارتر باشد. اما این «عشق و درد و خارخار و تقاضا» برای نوآوری و بهبود از کجا ریشه می‌گیرد و چگونه می‌توان آن را ایجاد کرد؟

در فرهنگ ژاپنی، مفهومی به نام ایکی‌گای یا «دلیل وجودی» است. اینکه انسان‌ها برای چه زنده‌اند؟ صبح‌ها به شوق چه چیزی از خواب بیدار می‌شوند؟ به اعتقاد ژاپنی‌ها، پی بردن به این دلیل وجودی، در گرو طرح چهار پرسش و پاسخ‌های آنهاست:

(۱)انجام چه کاری را دوست دارم؟ (شوق)؛ (۲) در چه کاری تبحر دارم؟ (تخصص)؛ دنیا به چه چیزی از من نیاز دارد؟ (رسالت) و از انجام چه کاری می‌توانم درآمد کسب کنم؟ (حرفه)

در فرهنگ ژاپنی، نقطه‌ای که حس خوشبختی را به ویژه در محیط کار به همراه دارد، محل تلاقی مثبت چهار مورد بالاست و معمولا انسان‌های نوآور در این فضای طلایی قرار می‌گیرند. به عبارت دیگر سبک زندگی نوآورانه تا حد زیادی می‌تواند احساس خوشبختی را برای آنها در پی داشته باشد. احساسی که تنها با پول یا عنوان شغلی جذاب به دست نمی‌آید.

نمونه همین کار در چین مشاهده می شود . در آنجا  به دلیل تغییر  اصول تجاری کارآفرینان چین و انجام نوآوری های مختلف در کسب و کار همه جهان را با رشد فزاینده اقتصاد خود متعجب کرده اند.

نوآورانی که در کار خود تبحر دارند و از آن لذت می‌برند، اگر بتوانند مشکلی از مشتریان شرکت یا جامعه حل کنند و از این طریق برای خود و شرکت‌شان کسب ثروت کنند، دقیقا در فضای طلایی ایکی‌گای قرار می‌گیرند. تصور کنید که در چنین شرایطی افراد با چه عشق و علاقه‌ای به سوی محل کار می‌شتابند و هر روز برای یافتن و بهره‌گیری از فرصت‌های نوآوری تلاش می‌کنند.

به همین دلیل در شرکت‌های پیشتاز، نوآوری مفهومی بسیار فراتر از یک وظیفه دستوری است. در برخی از شرکت‌های ایرانی، مدیران از اهمیت نوآوری سخن می‌رانند و منابع مناسبی را به این امر اختصاص می‌دهند، اما همکاران انگیزه و تمایلی به انجام فعالیت‌های خلاق و نوآورانه ندارند. در نگاه بیشتر کارکنان این شرکت‌ها، تلاش برای بهبود و نوآوری، امری نیست که به خودی خود با ارزش تلقی شود.

بنابراین در طراحی مسیر حرکت این شرکت‌ها به سوی نوآوری، باید برای ایجاد کشش درونی در کارکنان و مدیران به نوآوری و آفرینندگی تدابیری اندیشید. اگر بخواهیم از همان مفهوم ژاپنی ایکی‌گای در این زمینه کمک بگیریم، می‌توان چهار دسته از اقدامات را برای ایجاد این کشش درونی توصیه کرد.

نخستین دسته آنهایی است که هدف‌شان تغییر تدریجی نگاه کارکنان به جهان پیرامونی و نقش آنها در آن است. برای نمونه می‌توان تصویری فراتر از محیط کاری شرکت و حتی صنعت مربوطه به کارکنان داد. به آنها کمک کرد تا به نقش ارزشمند و تاثیرگذار انسان‌های خلاق و مدیران نوآور در پیشرفت و بهبود کیفیت زندگی انسان‌ها پی‌ببرند.

دومین دسته از اقدامات، آنهایی است که هدف‌شان توانمندسازی کارکنان در حوزه خلاقیت و نوآوری است. برای نمونه، تقویت مهارت‌های حل خلاقانه مساله در سطوح مختلف سازمان از جمله اقداماتی است که به‌صورت مداوم در دستور کار شرکت‌های پیشرو قرار دارد. سومین دسته از اقدامات، با هدف نمایاندن تاثیر مثبت فعالیت‌های نوآورانه شرکت در رفع نیاز مشتریان یا بهبود کیفیت زندگی انسان‌ها انجام می‌شوند. تلاش می‌شود تا تک‌تک کارکنان و مدیران به نقش مهم خود در بهبود خروجی شرکت و تاثیرات آن در جامعه پی‌ببرند.

چهارمین دسته از اقدامات، درآمد کارکنان و مدیران را به دستاوردهای مالی شرکت از محل فعالیت‌های نوآورانه پیوند می‌زند. کارکنان باید بدانند که اگر در نتیجه تلاش نوآورانه آنها بهبودی در عملکرد و سودآوری شرکت حاصل شد، حتما آنها سهمی منصفانه و متناسب با نقش خود در این دستاوردها خواهند داشت.

از آنجا که تاثیر اقدامات بالا در تغییر نوع نگاه و سبک زندگی کارکنان ناگهانی نخواهد بود و در مرور زمان نمایان خواهد شد، مداومت در انجام آنها پیش‌شرط موفقیت به شمار می‌رود. اما نکته مهم این است که سبک زندگی نوآورانه، قابل کپی‌برداری نیست. «عشق و خارخار و تقاضای» کارکنان برای آفرینندگی و نوآوری می‌تواند به مهم‌ترین مزیت رقابتی شرکت‌ها در برابر رقبا تبدیل شود.

انگیزه کار کردن

انگیزه  کار کردن

۱- پول : در ابتدا، اصلی‌ترین عامل انگیزشی ارزشمند که موجب تلاش بسیار افراد می‌شود، کسب درآمد است. درآمدزایی، محرک لازم و خاص برای کار کردن و همچنین انگیزه ادامه همکاری در افراد است. پول، ابزاری است که تمام انسان‌ها برای بقا به آن نیاز دارند و کسب درآمد موجب احساس غرور و بزرگی، موفقیت و دستاوردها می‌شود. از طرفی پول با اینکه با احساس ارزشمندی همراه است اما موجب شادی افراد نمی‌شود.

با توجه به زندگی اکثر افراد مشهور در جامعه که با وجود داشتن تمام امکانات، شاد و راضی نیستند به وضوح مشخص است که پول تنها انگیزه‌ای نیست که موجب کار بسیار و احساس رضایت و خوشحالی افراد می‌شود.

۲- هدف : برای داشتن زندگی پر بار و عالی لازم است اهدافی را دنبال کرد. افرادی که در زندگی هدف خاصی ندارند نسبت به دیگران، بیشتر دچار افسردگی و احساسات منفی می‌شوند. زمانی که هدفمند هستید مسیر مشخص‌تری دارید و درباره زندگی و تصمیمات پیش‌روی، بیشتر احساس اطمینان خاطر می‌کنید. اشخاصی که در زندگی با هدف پیش می‌روند در مقایسه با افراد ثروتمند از احساس امنیت عمیق‌تری برخوردار هستند؛

زیرا ثروت، ماندگار و دائمی نیست. هنگامی که در موقعیت‌ها یا شرایط ناپایدار قرار می‌گیرید که موجب عدم اطمینان شما می‌شود، داشتن هدف به پیشرفت و دستیابی به اهداف والاتر کمک بسیاری می‌کند.

۳- ایجاد تغییرات: هیچ موضوعی مهم‌تر از دانستن این مطلب نیست، کارهایی که انجام می‌دهید باعث ایجاد تفاوت‌های قابل‌توجهی در محیط پیرامون شما می‌شود. کار کردن با اینکه موجب کسب درآمد است، اما با استرس بسیار زیاد و نامطلوبی همراه است. افراد شاغل بیشتر اوقات خود را در محل کار می‌گذرانند؛ بنابراین بهتر است با استفاده از راهکارهایی، معنای جدیدتری به حرفه خود ببخشند. شاید برای برخی  ایجاد تغییرات به عنوان یکی از  اصول موفقیت در کسب و کار مطرح باشد .

مهم‌ترین دستاورد در این زمینه، انتخاب روش‌هایی برای ایجاد تغییرات و تاثیرات در زندگی شخصی و دیگران است. زمانی که متوجه تغییرات ناشی از انجام کارها، می‌شوید نسبت به شغل و هدف خود احساس خوشایندتری خواهید داشت و در صورتی که شخصیت الهام‌بخش هم داشته باشید دیگران نیز انگیزه بیشتری نسبت به تلاش و فعالیت‌های جدی‌تر پیدا می‌کنند.

۴- مسوولیت: با اینکه قبول مسوولیت با استرس همراه است اما از طرفی بیکاری، استرس بیشتری به افراد وارد می‌کند. زمانی که مسوولیت و وظیفه‌ای به عهده ندارید، حل مشکلات مالی تا حدودی غیر‌ممکن به‌نظر می‌رسد اما در صورت داشتن شغل ثابت تا حدودی مطمئن هستید که از عهده حل مشکلات بر می‌آیید. مدیریت خود، موجب پیشرفت شخصی و خودکفایی می‌شود همچنین مسوولیت‌پذیری نیز منجر به احساس تعادل، موفقیت، انگیزه و اعتماد به نفس در افرادمی‌شود.

تمام افراد به محرک‌ها و انگیزه‌های مختلف در زندگی واکنش نشان می‌دهند. البته می‌توان برخی از انگیزه‌هایی را انتخاب کرد که به مفید‌تر بودن و لذت‌بخش‌تر شدن شرایط کار کمک می‌کنند. گروهی از افراد شاغل که از شروع هفته شاکی هستند معمولا در حرفه‌ای فعالیت دارند که با احساس امنیت و آزادی همراه است اما متاسفانه از انجام کار خود لذت نمی‌برند. عده‌ای هم با آغاز هفته، به شدت از هجوم یک هفته پر مشغله وحشت دارند و از تعطیلات پایان هفته هم لذت نمی‌برند و شرایط را برای خود و اطرافیان بدتر می‌کنند.

هیچ دلیلی وجود ندارد تا کاری را انجام دهید که موجب احساس ناخوشایندی در شما می‌شود. فرصت‌های فراوانی در زندگی وجود دارد، سعی کنید با تشخیص انگیزه‌های درست، فرصت‌های مناسبی را برای آینده رقم بزنید.

۵- چالش: زمانی که به‌طور مناسب درگیر چالش‌ها می‌شوید انگیزه زیادتری پیدا می‌کنید. مشاغل یکنواخت و خسته‌کننده هیچ‌گونه هیجان و چالشی ندارند در نتیجه به تلاش جدید یا ایجاد تغییراتی در الگوهای رفتاری فکر نمی‌کنید اما به هنگام درگیری با چالش‌های صحیح، طبیعی است برای دستیابی به فرصت‌ها، با تلاش مضاعف موانعی را که در سر راه قرار گرفته پشت سر می‌گذارید و در پایان هر روز از موفقیت‌ها، احساس رضایت خواهید کرد.

با اینکه کسب موفقیت و پیروزی با دشواری‌هایی همراه است و در طی مسیر چالش گاهی احساس شکست می‌کنید، اما با انگیزه و منعطف‌تر برای ساختن آینده‌ای روشن تلاش خواهید کرد. حتی گاهی  ایجاد انگیزه برای کسب درآمد بیشتر هم می تواند به عنوان محرک در مسیر پیشرفت و چالش کشیدن سایر موارد مدنظر باشد.

۶- جامعه: محیط کار، صرف‌نظر از فراهم کردن شرایطی برای فعالیت افراد، موقعیت را برای ارتباط با دیگران میسر می‌کند. موفقیت، هرگز یک کار انفرادی نیست. ارتباط به‌صورت انفرادی یا گروهی، شما را در روابط معناداری قرار می‌دهد همچنین می‌توانید به اهداف رضایت‌بخش متقابلی برسید که برای آنها تلاش کرده‌اید. ذات انسان براساس ارتباط و ارتباطات آفریده شده است.

ارتباط با دیگران، حضور در جامعه و پذیرفتن مسوولیت، حس تعلق‌خاطر و هدفی رضایت‌بخش به افراد می‌دهد در ضمن موجب افزایش ارتباطات، حل مشکلات و مهارت‌های مذاکره می‌شود.

۷- تایید: مورد تایید قرار گرفتن از مهم‌ترین عوامل انگیزشی به شمار می‌رود، همه اشخاص نیاز دارند پس از انجام وظایف، مورد تایید یا رد دیگران قرار بگیرند. محل کار، محیط مناسبی است برای ایجاد انگیزه عمیق در افراد. تایید به اشکال متفاوتی نظیر تعریف و تمجید، ترفیع، ترقی، پاداش یا حمایت و حتی تشویق دیده می‌شود. پیشرفت شخصی و ارائه ایده‌های بهتر، بدون مورد تایید قرار گرفتن امکان‌پذیر نیست. تایید، معنای جدیدی به فعالیت و پیشرفت می‌دهد در حقیقت به نوعی معیار موفقیت افراد به شمار می‌رود.

۸- وظیفه: تعهد به انجام کارها و کسب موفقیت انگیزه مهمی در زندگی به شمار می‌رود که برای پیشرفت هر شخصیت مقتدری لازم است. شغل این فرصت را به افراد می‌دهد که نقشی مفید و مطابق با هنجارهای جامعه داشته باشند. زمانی که در زندگی تحت‌تاثیر ارزش‌های تاثیرگذار قرار می‌گیرید، فرصت ارتقا و متمایز کردن شخصیت خود را خواهید داشت.

احساس مسوولیت این انگیزه را به افراد می‌دهد که نسبت به خود حس بهتری داشته باشند، در روابط، صداقت بیشتری به کار ببرند و در نتیجه از حسن‌شهرت بیشتری برخوردار شوند. رفتار و اعمال هر فرد معرف شخصیت او است.

موفقیت در کسب و کار

موفقیت در کسب و کار نیازمند فرمول است ! فرمول مسیر موفقیت است که میتواند به صورت تجربی به دست آمده باشد و از آن به عنوان تجربه کسب و کار یاد می شود که بسیار ارزشمند است. همچنین فرمول موفقیت میتواند بر اساس مطالعات بر روی اشخاص و کسب و کارهای مختلف بدست آمده باشد. هدف ما در این مطلب هموار کردن مسیر موفقیت شما با بیان روشی ساده برای تمرکز روی هدف و رسیدن به موفقیت است.

راه های رسیدن به موفقیت فقط به فرمول نیاز ندارد ، کلید موفقیت در کسب و کار شامل فعالیت های عملی و کاربردی هستند که به شما امکان می دهند در کمترین زمان ممکن بیشترین نتایج را به دست آورید.

چه چیزی باید بخواهیم و چه چیزی نباید بخواهیم!

بسیاری از ما از همان دوران کودکی درباره این که چه چیزی باید بخواهیم و چه چیزی نباید بخواهیم به صورت شرطی و روتین تربیت شده ایم. برای مثال اگر شما فرزندی دارید، به صورت شرطی از این که لحظاتی از وقت و زندگی خود را فقط برای خودتان صرف کنید، احساس گناه می کنید، چه رسد به این که مقدار قابل ملاحظه ای از اوقات خود را صرف خودتان بکنید.

این مساله متفاوت تر از خواسته ها و توقعاتی است که برای مثال همسر، پدر و مادر، دوستان و فرزندانتان برای شما میخواهند یا فکر می کنند که شما باید برای خودتان بخواهید. این مساله به خوبی تفاوت میان « آنچه که شما میخواهید انجام دهید » و « آنچه که واقعاً لازم است انجام دهید » و « آنچه که دوست دارید به دست بیاورید » مشخص می کند.

  وقتی هواپیما در حال سقوط کردن است، مسائل خیلی کمی هست که برای شما اهمیت دارد.

گام اول در موفقیت

باید همیشه آغوشمان به سوی پذیرفتن تغییرات و دگرگونی ها باز باشد. باید گفت بزرگ ترین گشایش ها ، زمانی اتفاق می افتد که زندگی روی ترسناک خود را به ما نشان می دهد. اگر بزرگترین فرصت های زندگی ما در میان ترس های ما پنهان شده باشد ، پس از این به واهمه های خود در زندگی به شکل متفاوت تری نگاه خواهیم کرد.

وقتی مشخص شد در زندگی چه چیزهایی را حقیقتاً دوست دارید، آن وقت راهکارهایی وجود دارد تا کارها را از فیلترهای مخصوص عبور دهید و اضافه هایشان را دور بریزید، کارهایتان را بر اساس اولیت های واقعی تقسیم بندی کنید و بعد روی کارهای مهم تر تمرکز کنید. همه این ها شامل فعالیت های عملی و کاربردی هستند که به شما امکان می دهند در کمترین زمان ممکن بیشترین نتایج را به دست آورید.

برای اینکه فرمول موفقیت در کار واقعاً موثر واقع شود ، در وهله اول باید مشخص کنید که چیزی واقعاً برایتان اهمیت دارد. در واقع همه این کارها از یک نوع واکنش های زنجیره ای تبعیت میکنند و شما پیش از هر چیز باید تشخصی دهید در کجای این زنجیره ایستاده اید.

بعد از تعیین موقعیت خود، مشخص کنید که در مرحله بعدی کجا می خواهید باشید. سپس بهترین و سریع ترین مسیر موفقیت در کسب و کار خودتان را شناسایی. در این مسیر از چه کسانی میتوانید کمک بگیرید و چه وظایفی را می توانید به دیگران بسپارید. کدام یک از وظایف و کارها هستند که با پرداخت پول به وسیله دیگران قابل انجام هستند.

 بزرگترین فرصت های زندگی همیشه با ریسک و ترس همراه است . مایلی سایرس

فرصت های زندگی را از دست ندهید!

کدام یک از فرصت های کاری، مهم ترین فرصت های شما هستند؟ برای تمام کردن آن چه که شروع کرده اید، چه مهارت ها و تجربه ها و چه دانشی را نیاز دارید؟ کدام یک از کارهای در دست انجام را می توانید کنار بگذارید و کدام یک از مسئولیت ها و وظایف روزانه هستند که به شما محول می شوند و می توانید برای انجامشان نه بگویید تا برای قبول و انجام کارهای مهم تر وقت کافی داشته باشید؟

دنیا پر از امکان ها و فرصت های بی شمار است اما گاهی اوقات لازم است برای شناسایی این فرصت ها باید بتوانیم مهم ترین شان را انتخاب و شناسایی کنیم. با این فرمول ها می توانید 100 درصد توان و توجه خود را به فرصت های واقعی معطوف کنید. این فرصت ها را به دست آورده و زندگی کاملی داشته باشید.

انجام یک کار درست، در زمان صحیح، بهتر از انجام کارهای متعدد در اوقات مختلف است.

فرمول موفقیت

آیا در چرخه معیوب مشغله های روزمره گیر کرده اید و فرصت کافی برای انجام کارهایی که واقعاً دوست دارید ، در اختیار ندارید؟ دست نگه دارید! با دقت نگاه کنید! با نگاهی واقع بینانه به مشغله هایی که در آنها گیر افتاده اید نگاه کنید و آن ها را مجدد ارزیابی کنید اما این بار، با محافظه کاری کمتر و صداقت و واقع بینی بیشتر نگاه کنید.

اگر میخواهید کسب و کار شما به نتیجه برسید باید تصمیم هایی سخت بگیرید زیرا در راه رسیدن به هدف و موفقیت نمیتوانید همه چیز را کنار هم نگه دارید. برای شروع مسیر موفقیت مراحل زیرا را انجام دهید.

فیلتر کنید:

مشخص کنید که چه چیزهایی و چه کسانی واقعاً برای شما مهم هستند.

خانه تکانی کنید:

آنچه را که برای شما اهمیت واقعی ندارد رها کنید.

اولیت بندی کنید:

کارها و فعالیت هایی را که در زندگی شما اولیت اول را دارند به ابتدای فهرست کارهایتان بیاورید.

تمرکز کنید:

کارهایی را که دوست دارید و برای شما اهمیت دارند، به بهترین شکل ممکن انجام دهید.

چهار کلید موفقیت

کلیدهای موفقیت در کسب درآمد برای تغییر زندگی شما همواره یکسان بوده است.

  1. دقیقا همان چیزی را که میخواهید انتخاب کنید و جایی که می خواهید بروید.
  2. یک مهلت تعیین کنید و برنامه ای برای رسیدن به آنجا ایجاد کنید. (به یاد داشته باشید، یک هدف فقط یک رویا با مهلت است.)
  3. برای رسیدن به هدف باید اقدم کنید، هر روز کاری را انجام دهید تا به سمت هدف خود حرکت کنید.
  4. قبل از اینکه حلش کنید، تا زمانی که موفق نشوید، همچنان ادامه دهید.

این فرمول کلید موفقیت شماست و تقریبا هر کسی که تا به حال آن را امتحان کرده، به هدف خود رسیده است. پیروی از این کلید ها شما را تکامل و رشد می دهد تا به شخص فوق العاده ای تبدیل شوید.